الهی...
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدایی سر راهی
کس به غیراز تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
عید قربان بر همه دوستان مبارک باد
به خواب دیمش و گفتم سلام آقا
سرشک شکوه او پاسخ سلامم بود
صدا زدم که تو دیگر مرا نمی خواهی!
سکوت بانگ غریبانه امامم بود
سکوت بانگ غریبانه امامم بود
دمی که شاهد عصیان ناتمامم بود
به گریه گفت به یاران خود که آیا این
همان کسی است که قبل از گنه غلامم بود!؟
چه بر سرش ز گنه آمده غلامی که
ز اشک خویش به زخم دلم التیامم بود؟!
چگونه مدعی عشق من بود اینکه
جفا و غفلت او جای اخترامم بود...
خوب دیگه دوستان این چند روز مرخصی هم تموم شد
ایشالا اگه زنده موندم بعد دو ماه میام
اگه بهم سر زدید کامنت بزارید خوشحال میشم
به امید دیدار دوباره دوستان عزیزم
اگر چه روز من و روزگار می گذرد
دلم خوش است که با یاد یار می گذرد
چقدر خاطره انگیز و شاد و رویایی است
قطار عمر که در انتظار می گذرد
به ناگهانیِ یک لحظه عبور سپید
خیال می کنم آن تک سوار می گذرد
کسی که آمدنی بود و هست، می آید
بدین امید، زمستان، بهار، می گذرد
نشسته ایم به راهی که از بهشت امید
نسیم رحمت پروردگار می گذرد
به شوق زنده شدن، عاشقانه می میرم
دو باره زیستنم زین قرار می گذرد
همان حکایت خضر است و چشمه ظلمات
شبی که از بَرِ شب زنده دار می گذرد
شبت همیشه شب قدر باد و، روزت خوش
که با تو روز من و روزگار می گذرد
این شعر زیبا رو حتمادانلود کنید،واقعا زیباست:
سلام یه لیسانس وظیفه
از همتون ممنونم که منو فراموش نکردید و بهم سر زدید.